به راستی میشود از الفاظ برخی مسئولین فهرستی درست کرد که به نوعی گویای حال مردم است. مثلا: شما نزن اجباری نیست-برو گمشو-خودت بمال-سبوس بخور و در یک کلام هرکس خوشش نمی آید جمع کنه از ایران بره!!!
تفاوتی در این کلمات وجود ندارد همگی حاصل یک نگاه هستند: نگاهی که مارا به جای شهروند ، رعیت می پندارد. آن نگاهی که پشت این کلمات است روح انسان را خراش میدهد.
مسئله فقط تماشاچی رذالت بودن نیست. آدم های پست رذالت را راه حل هم میبینند. تهی شدن این جامعه از اخلاق و مردانگی یک شبه اتفاق نیافتاده است. مخاطب این واژگان کنیزان و بردگان نیستند.
تربیت اخلاقی در جامعه با شکست مواجه شده است، چراکه تربیت نیاز به بستری از استانداردها و حفظ مداوم آن ها دارد. در جامعه ای که این استانداردها وجود ندارد یا خیلی پایبندند، پرهیزکاری فردی کفاف پروسه انتقال اخلاقیات به دیگران را نمی دهد.چه این دیگران فرزند باشند چه شاگرد، چه رفیق و چه مخاطب غریبه.
های و هوی:
چنان با نیک و بد سرکن که بعد از مردنت عرفی
مسلمانت به زمزم شوید و هندو بسوزاند
اولا : تپق زدیم
ثانیا: العفو
ثالثا: العفوووو
الهی العفوووووو
اکبر سعادت
تحولات اخیر پیرامون نقشآفرینی یک نماینده پیشین مجلس ارومیه، بار دیگر این پرسش را پیش روی افکار عمومی آذربایجانغربی قرار داده است که مرز میان «انعطاف سیاسی» و «عدول از اصول» کجاست؟
اواسط آذر ماه سال گذشته پس از چند ماه شایعات و مطرح شدن اسامی افراد متعدد، سرانجام رضا رحمانی به عنوان استاندار آذربایجان غربی معرفی شد.
۱۰ ماه و ۱ روز از مدیریت جدید شهرداری ارومیه گذشته، اما شهر هنوز در انتظار عمل واقعی است. اتوبوس تازهای نیامده و تنها «نمونه کار» قابل اشاره، زیرگذر نیمهتمام شورا ورزش است که ماههاست کشوقوس دارد و خبری از افتتاح نیست.
در حالی که شهر ارومیه پس از ۱۹ سال حضور اصغرزاده در شورای شهر هنوز با انبوهی از مشکلات دست و پنجه نرم میکند، این عضو شورا بهجای پاسخگویی درباره ابهامات اقتصادی، اینبار «آباد کردن مزار شجریان» را بهعنوان دستاورد جدید معرفی کرده است.
ارسال دیدگاه
قوانین ارسال دیدگاه