به گزارش پایگاه خبری قارتال نیوز، از سوی دیگر، چنین وضعیتی در شرایطی رخ میدهد که نیاز به علم روانشناسی در همه حیطههای جامعه، مبرم به نظر میرسد.
گسترش بازار کلاهبرداران روان شناسی انگیزشی
متأسفانه چنین نگرشی از سوی مردم دال بر بدبینی یا عدم دانش کافی ایشان نیست، بلکه عواملی که خواهیم شمرد ، موجب چنین وضعیتی شده است.
از یک سو، موج شبه روانشناسی انگیزشی، یعنی همان مدعیان آموزش روشهای موفقیت که با تعریف خاصشان از موفقیت به بطن این واژه تجاوز کردهاند، با آموزههای به اصطلاح زردشان مدتی بازار کلاهبرداری خود را گستراندند، و سازمان روانشناسی صرفا هنگامی به مقابله با این گروه بسیج شد که ذاتاً اعتبار ایشان در میان مردم ، رنگ باخته بود.
خوشبختانه رونق این گروه رو به گذراست و توان سابقی که در ابتدای ظهور خود داشتند را برای عوام فریبی ندارند که البته آمدن و رفتن ایشان به قیمت خدشه بر ماهیت علم روانشناسی تمام شد.
ورود منفعت طلبان دلال مسلک به قلمرو روانشناسی
از سوی دیگر فیلتر گزینش مناسبی برای انتخاب افرادی که واقعا ویژگی های شخصیتی و روحیات مناسب با این شغل را دارند در کشور ما موجود نیست.
برخلاف تصور صاحبان تصمیم، چنین گزینشی نه در پایان دوره تحصیلی یک دانش آموخته روانشناسی، بلکه بایستی در ابتدای ورود شخص به محیط اکادمیک این رشته قرار بگیرد و بیش از بررسی
بارعلمی شخص، بایستی وضعیت شخصیتی و روانی روانشناس آینده، مورد سنجش توسط متخصصان دلسوز جامعه قرار بگیرد، ماحصل این اوضاع ورود افراد منفعت طلب با روحیات بازاری و دلال مسلک به قلمرو روانشناسی است که صرفا در پی کسب ثروت یا نام و جاه برای خود هستند.
روانشناسی از معدود مشاغلی است که داوطلبانش بایستی موقعیت مالی آینده خود را نه در اولویت اول یا دوم بلکه اولویت چندین و چندم خود بدانند، این ادعا انکار وضعیت اقتصادی بحرانی کشورنیست .
میدانیم که کسب معاش امروزه بسیار ضروری است ولی با اصلاح سیستم روانشناسی کشور به نحوی که شاغلان این حیطه حداقل، قسم اصلی درآمد خود را از دولت دریافت کنند میتواند موجبات احداث فیلتری را فراهم کند که از آمدن افرادی با روحیات سودجو به این رشته جلوگیری کند.
استثمار مراجعان توسط درمانگران گرفتار در بازی سرمایه
متخصصان روانشناسی از رویکردهای گوناگون ،همگی متفقالقولند که لزوم درمان و مشاوره موفق ایجاد یک رابطه اصیل انسانی بین مراجع و درمانگراست، لیکن اگر اساس چنین رابطهای کسب سود باشد، پروژه درمان ازاساس شکست خورده است،.
متاسفانه عمیقترین رویکردهای روانشناسی، مانند سنت روانکاوی نیز از این خطر به دور نماندهاست، امروزه مشاهده میکنیم که حتی روانکاوان که بایستی امیالی بسیارعمیقتر وانسانیتر از سودآوری داشته باشند و به اصطلاح خودشان با اقتصاد لیبیدویی انسان آشنا هستند، گرفتار بازی سرمایه میشوند و با توجیهاتی از این قبیل که مراجع بدون پرداخت حقالزحمه مناسب ، فرایند درمان را جدی نخواهد گرفت! با رقمهای نجومی مراجعان را در استثمار خود درمیآورند.
به فرض محال اگر ادعای ایشان درست هم باشد، آیا بایستی چنین حق الزحمه چندین برابربا تعرفه نظام روانشناسی مطالبه و اخذ شود؟ آنهم در این وضعیت معیشتی نا به سامان مضطر بودن تودهها از نان شب؟ که اغلب نیازمندان به کمک روانشناسی و مشاوره را از سر استیصال به صرفه نظر مجبور خواهد کرد.
تبدیل روانشناسی به کالایی لوکس برای طبقه بورژوا
روانشناسی در نتیجه رویه غلط برخی روانشناسان، تبدیل به کالایی لوکس برای طبقه بورژوا شده است که کاملا مطابق با استانداردهای سیستم سرمایهداری است، آیا داتاً حق با بنیانگذارمکتب گشتالت( پرلز) نیست که گفت : بیماریهای روانی ، ریشه درهمانند سازی با جامعه بیمار دارند؟
اکنون چرا روانشناسی معاصر درهمانند سازی با فرهنگ ضد بشری وخصمانه سرمایه چنین قوی سبقت را از همگان ربوده است؟!
از طرفی دیگر شغل روانشناسی نیازمند استعدادی بالاتر از میانگین جامعه در حیطه هوش بین فردی است و همچنین خلاقیت و نوآوری در ارتباطات انسانی از ملزومات آن است، حالی که روانشناسی در کشورما مانند سایرعلوم انسانی صرفا هنگامی مورد توجه داوطلبان دانشگاهی قرار میگیرد که سایر رشتهها، خاصه پزشکی و مهندسی قابل ورود نباشند، تحصیل در این رشته، تبدیل به یک مصلحت شده است تا نتیجه علاقه به کشف ومطالعه درونیات انسان، با این اوصاف ما در محافل آکادمیک روانشناسی شاهد تجمع افرادی هستیم که اغلب هیچ استعدادی در این زمینه ندارند و صرفا قادر به حفظ طوطیوار مفاهیم هستند، بدون توانایی ایجاد اتصال منسجم بین مفاهیم برای کسب الگوهایی از روان انسان و کاربرد این دانش در مرحله عمل.
در نهایت نقد من شامل سیستم پژوهشی پوزیتیویستی در حیطه علوم انسانی نیز میشود، کسب علم پرسشنامهای برای تدوین مقالات علمی بدون داشتن رویکرد نظری و فلسفی عمیق در پس زمینه، چنین تحقیقاتی موجب نشخوار دانش سابق و تکرار مکررات در علوم انسانی شده است که صرفا اسمهای جدید برای مفاهیم پیشتر مطرح شده را تهیه میکند!
چنین شرایطی شناخت از روان انسان را از عقلانیت و استدلال ، تهی کرده است و در مرحله عمل بجز گیج و آشفته کردن ذهن عموم با اصطلاحات بی پایان و قلمبه سلمبه کاربرد دیگری ندارد.
روانشناسی سوژهای برای تولید محتواهای طنز
با تمام آنچه ذکر شد اینکه علم روانشناسی اعتبارش را نزد مردم از دست داده، نشان از هوشمندی مردم است!
این بیاعتبار شمردن، به خوبی نشان می دهد که افراد دور از فضای آکادمیک روانشناسی به شکلی شهودی متوجه اختگی و ناکارآمدی ما شدهاند.
بنابرین روانشناسی، بیشتر سوژهای برای تولید محتواهای طنز شدهاست، که چنین محتواهایی خشم مردم از جهالت ما را نشان میدهد.
برای اصلاح نگرش منفی مردم به این حیطه بایستی تغییراتی بسیار زیربنایی صورت گیرد البته همانطور که اشاره کردیم چنین تغییراتی نیازمند دخالت در دیگر سیستمهای اجرایی کشور و خاصه اقتصاد است.
گزارش از امیر محمد اشرفی
در حادثهای تلخ، ۱۴ نفر از کارگران یک کارخانه تولید پوشاک در منطقه کشمشتپه شهرستان ماکو، بر اثر مسمومیت با گاز مونوکسید کربن مصدوم شدند.
رییس کمیسیون نظارت مرکز استان آذربایجان غربی گفت: برابر مصوبه کمیسیون نظارت استان قیمت هر کیلوگرم زولبیا و بامیه ماه مبارک رمضان برای واحدهای درجه یک 180 هزار تومان و برای واحدهای درجه دو 160 هزار تومان تعیین شد.
رئیس اداره بیمه سلامت میاندوآب گفت: ۶۲ درصد جمعیت این شهرستان تحت پوشش بیمه سلامت قرار داشته و از خدمات بهرهمند میشوند.
رئیس اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خوی گفت: بهمناسبت ماه رمضان نمایشگاه نسخ خطی و چاپی از دوره صفویه تا معاصر در این شهرستان برپا میشود.
ارسال دیدگاه
قوانین ارسال دیدگاه