زیر آسمان این شهر

جامعه ای که در آن جوانان تحصیل کرده و با سوادش به خاطر بیکاری و نداشتن امنیت شغلی و ثبات شغلی و امید به آینده همه درصدد مهاجرت هستند اما پیرمردان بازاری و حریص حتی چک های خود را نمی توانند امضا کنند و به خودروی بی ام دبلیو ایکس 6 می گویند: ضربدر 6 خواهم خرید.!!

ایران در دهه های اخیر، همیشه کمبود نیروی کار ساده داشته و نرخ بیکاری در این بخش به ۵ درصد هم نمی رسیده است.اکنون با مهاجرت معکوس کارگران افغانی و… طبعا بحران شدیدتر نیز شده است.و این آمار به بالای ۴۰ درصد رسیده است که تقریبا هفتاد درصد آن را باسوادان دانشگاهی را شامل می شود.میلیون ها آذربایجانی طی ۵۰ سال گذشته به خاطر بیکاری و فشارهای اقتصادی مجبور به مهاجرت به شهرهای اطراف شده اند و هیچ وقت قاچاق نکرده اند.چراکه هیچ عذری قاچاق را مشروع نمی کند.

جامعه ای که در آن جوانان تحصیل کرده و با سوادش به خاطر بیکاری و نداشتن امنیت شغلی و ثبات شغلی و امید به آینده همه درصدد مهاجرت هستند اما پیرمردان بازاری و حریص حتی چک های خود را نمی توانند امضا کنند و به خودروی بی ام دبلیو ایکس ۶ می گویند: ضربدر ۶ خواهم خرید.!!

بحرانی که امروزه مد نظرست در واقع بیشتر طبقه متوسط جامعه را درگیر خود می کند.این چنین که؛ طبقه متوسط نخستین قشر اجتماعی بود که تحت تاثیر تحریم ها هر روز ضعیف تر شد و سرانجام روبه نابودی نهاد تا جایی که در این استان رشد بیکاری به جایی رسید که زنان خانه نشین شوند و همان شغل های محدود به مردان رسید.نتیجه این شد که مهاجرت معکوس دوباره شروع شود و مردم به روستاها پناه ببرند.در واقع سبک زندگی طبقه متوسط جامعه به کلی دگرگون شد.

اینجا جایی ست که زمینه سواد را برای همه فراهم می سازند،سپس به پیاده کردن با سوادهای سود بخش می پردازند.اگر مردم از باسواد شدن بهره برداری نکنند دنبال سواد نخواهند رفت.چگونه یک روستایی که می بیند فرزند دیپلمه او بیکار مانده گرایش پیدا می کند که خود دنبال سواد آموزی برود؟!

آنچه در استان آذربایجان غربی رخ‌داده عدم وجود برنامه‌ریزی صحیح و استفاده از نخبگان استانی از یک‌ طرف، و از طرف دیگر ضعف بسیار شدید مسئولان اعم از مقامات استانی و نمایندگان مجلس است که نتوانسته‌اند در برنامه‌ریزی‌های کوتاه‌ مدت، میان‌مدت و بلندمدت کشوری اعم از برنامه بودجه سالانه، برنامه‌های توسعه ۵ ساله و… جایگاهی درخور برای استان تعریف کنند و امروز این‌چنین لب به انتقاد از عدم توسعه استان گشوده‌اند.ای کاش نسبت به این موضوع مخصوصا بحران بیکاری و فقر بی تفاوت نباشیم. میلیون ها نفر به خاطر تورم و بیکاری و اقتصاد،سالانه به فقر مطلق دچار می شوند و شرایط زندگی روزبه روز برای اکثر مردم سخت می شود.اگر فریاد علیه فقر نزنیم، ما همه شریک ظلمی هستیم که در جریان است.

إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ المَلائِکَهُ ظَالِمِی أَنفُسِهِم قَالُوا فِیمَ کُنتُم قَالُوا کُنَّا مُستَضعَفِینَ فِی الأرضِ قَالُوا أَلَم تَکُن أَرضُ اللهِ وَاسِعَهً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا فَأُولَئِکَ مَأْوَاهُم جَهَنَّمُ وَسَاءَت مَصِیرًا

کسانی که بر خویشتن ستمکار بوده‌اند، [وقتی‌] فرشتگان جانشان را می‌گیرند، می‌گویند: «در چه [حال‌] بودید؟» پاسخ می‌دهند: «ما در زمین از مستضعفان بودیم.» می‌گویند: «مگر زمین خدا وسیع نبود تا در آن مهاجرت کنید؟» پس آنان جایگاهشان دوزخ است، و [دوزخ‌] بد سرانجامی است.

نویسنده: اکبر سعادت