تمرکزگرایی و تهران گرایی؛ مانع اصلی توسعه متوازن و منشا بحران سازی برای کشور (بخش اول)

«عدالت» یکی از مفاهیم اعتقادی در فرهنگ ما ایرانی هاست که ریشه آن در تاریخ و تمدن و مذهب مان نمود می یابد.

به گزارش پایگاه خبری قارتال نیوز، دکتر پزشکیان در جریان کمپین انتخاباتی خویش با خواندن احادیثی از نهج البلاغه، بر اجرای عدالت تاکید داشت، اما سئوالاتی در زمینه توسعه کشور مطرح می شوند که عبارتند از اینکه چرا ما هنوز نتوانسته ایم عدالت را در کشور علیرغم داشتن منابع غنی خدادادی و سایر موارد نظیر نیروی انسانی جوان و پول و امکانات، برقرار نمائیم؟

چرا ایران که با در نظر گرفتن منابع نفت و گاز با ۲۷٫۳ تریلیون دلار ارزش گذاری در رده پنجم کشورهای ثروتمند دنیا قرار گرفته، نتوانسته رتبه پنجم کشورهای توسعه را از آن خود کرده و دچار چنین وضعیت سوء اقتصادی و مدیریتی شده است؟

چرا در ایران نتوانسته ایم تاکنون توسعه متوازنی داشته و هر اندازه از تهران دورتر می شویم، اثرات عقب ماندگی بیشتر و بیشتر می شود؟

و سئوالات بسیار دیگر…

در این نوشته عقب ماندگی کشور را از منظر تمرکزگرایی افراطی آن در تهران مورد بررسی قرار خواهیم داد.

 

پهلوی ها و آغاز تمرکزگرایی در ایران

 

تمرکزگرایی در ایران به اذعان اندیشمندان حوزه های مختلف از دوره پهلوی اول آغاز شده و تهران رفته رفته به مرکز ثقل همه امور کشور تبدیل شده و متاسفانه پس از مستقر شدن نظام جمهوری اسلامی نیز در به همان پاشنه چرخیده و روند تمرکزگرایی ادامه یافته است.

شکل گیری تفکر مرکزگرایی در اوایل دوران پهلوی، منبعث از هرج و مرج و بی نظمی سیاسی اواخر دوره قاجار بود که منجر به تقویت چنین تفکری شده و تاکنون ادامه یافته است.

شاید بتوان گفت که یکی از علل تمرکزگرایی نوع حکومت در کشور یا شاهنشاهی بوده که قدرت سیاسی و نظامی در دست یک نفر یا شاه بوده است. این مورد در دوره پهلوی ها شدت و حدت بیشتری داشته و لذا تمرکزگرایی با قدرت بیشتری به اجرا درآمده است. پس از انقلاب نیز تا حدودی جایگاه رهبری مشوق این سیستم حکمرانی شده و هر چند با شدت کمتری، سیاست تمرکزگرایی ادامه یافته است.

هانیه اسدزاده کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری معتقد است که پدیده تمرکز گرایی در ایران را می توان ناشی از دو مسئله دانست: یکی ترکیبی از میل به تمرکز ذاتی نظام سرمایه داری (عامل خارجی) در جهت تمرکز فرایند تولید و دیگری ناتوانی زیرساختی کشورهای ماقبل صنعتی یا جهان سوم (عامل داخلی) در جذب غیرمتمرکز الگوی مصرف سرمایه داری. حاصل این جریان ها در نهایت به تمرکز شدید این نظام در کشورهای جهان سومی نظیر ایران منجر شده است.

تمرکزگرایی در ایران با روی کارآمدن رضا خان در کشور شروع شده و عوامل اقتصادی، زیرساختی و خدماتی، جمعیتی و نیروی انسانی نیز بر تمرکز گرایی تهران دامن زده است.

مجید یاسوری و حسین حاتمی نژاد نیز در مقاله ای می نویسند ایران به عنوان یکی از کشورهای در حال توسعه، تا قبل از آغاز قرن حاضر، نظام شهری نسبتآ متعادلی داشته است، اما با به وجودآمدن حکومت پهلوی، تکیه بر درآمدهای نفتی و تزریق آن به قطب های انتخاب شده، به ویژه تهران، زمینه تمرکزگرایی فراهم شده و سبب شکل گیری و کاهش تعادل سرزمینی شده است.

بررسی های این دو نشان می دهد که استقرار درازمدت دولت مرکزی در تهران، ساختار سیاسی و اداری متمرکزی را در این شهر پایه ریزی کرده است که نتیجه آن زهکش کردن بخش وسیعی از جمعیت، فعالیت و امکانات به این محدوده جغرافیایی بوده است؛ به گونه ای که اغلب امکانات مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، یا در تهران متمرکزند یا از تهران کنترل می شوند.

 

سیاست‌گذاری غلط مهاجرتی و جذابیت تهران

 

به گزارش محمد داودبیگی، مهاجرت بی‌رویه و بدون مانع به تهران و حومه از دوره پهلوی دوم یکی از معضلات دیرینه پایتخت بوده که هیچ‌گاه برای آن تمهیداتی اندیشیده نشده است.

این گزارش حاکی است که تقریبا دو میلیون نفر اتباع رسمی مهاجر و نزدیک به ۴۰۰ هزار اتباع به صورت غیررسمی در تهران حضور دارند.

انباشت امکانات و ایجاد فرصت های شغلی و درآمدزایی در تهران باعث شده تا مهاجرت شغلی به پایتخت جذابیت پیدا کند و همین عامل موجب سرریز جمعیتی این شهر شده است.

مهم‌ترین چالشی که استان تهران با آن مواجه هست مهاجرت و بحث تامین آب است. موردی که دکتر پزشکیان در بازدید از قرارگاه خاتم الانبیاء به آن اشاره کرده و گفت: تهران به عنوان پایتخت کشور با مشکلاتی دست به گریبان است که هیچ راه‌حلی جز انتقال مرکزیت نداریم؛ کمبود آب، نشست زمین، آلودگی هوا و امثال آن با تداوم سیاست‌ها و اقداماتی که تا به حال اتخاذ و اجرا شده‌اند، فقط تشدید شده و راه‌حل اساسی جابجایی مرکزیت سیاسی و اقتصادی کشور است.

محدودیت آبی تهران، مسأله دیگری است که حکم می‎کند رشد جمعیت این کلان‌شهر تحت تدبیر و برنامه‌ریزی باشد، جمعیت تهران رو به افزایش و منابع آب آن محدود است.

در بیشتر استان‌های کشور، سهم شرب از آب مصرفی کشور بین ۷ تا ۱۰ درصد است، اما در تهران ۴۵ تا ۵۰ درصدی مصرف آب مربوط به حوزه شرب و بهداشت است. در واقع وضعیت مصرف آب در پایتخت، هیچ تناسبی با مقدار بارندگی‌ها و میزان ذخایر ندارد.

 

نگاهی به آمارهای عجیب و غریب از نابرابری های موجود در ایران

 

فرشاد مومنی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی می گوید: نابرابری در استاندارد توسعه فرهنگی و اجتماعی کشورمان به طرز وحشتناکی وجود دارد. برای نمونه بیش از ۵۰ درصد کل مطبوعات کشور در تهران منتشر می شود. بیش از ۴۲ درصد کل سالن های سینمای کشور هم فقط در تهران است.

در همین راستا می توان به آمارهای دیگری هم اشاره کرد:

  • ۱۹ درصد کارگاه های صنعتی در تهران مستقر است در حالیکه در مجموعِ ۸ استان دیگر، یک درصد و کمتر از یک درصد از واحدهای صنعتی مستقر هستند.
  • تهران از نظر سپرده های بانکی، ۵۵ درصد کل و از نظر تسهیلات توزیع شده بانکی، ۵۸ درصد کل را به خود اختصاص می دهد.
  • استان تهران، به تنهایی چیزی ۱۷درصد جمعیت کشور را در خود جا داده، کل جمعیت چهار استان دیگر با هم، کمتر از یک درصد جمعیت کشور است!
  • ۶۵ درصد مهاجرتها به تهران، البرز و گیلان است.
  • به طور متوسط در ایران، در هر کیلومتر مربع ۴۶ نفر زندگی می کنند، در تهران در هر کیلومتر مربع ۸۹۰ نفر سکونت دارند.

و آمارهای بسیار دیگری که نیاز به اشاره و طولانی کردن مقاله نیست!

 

ادامه دارد…