معاون دونالد ترامپ کیست؛ آن چه انتخاب دی جی ونس در مورد نحوه حکمرانی ترامپ می‌گوید

به گزارش پایگاه خبری قارتال نیوز،  تا زمانی که “دونالد ترامپ” بر حزب جمهوری خواه تسلط داشت بسیاری از اعضای قدیمی حزب جمهوری خواه بر این باور بودند که می‌توانند منتظر بمانند و در نهایت شاهد بازگشت او به سوی محافظه کاری ریگانی باشند. به هر حال ترامپ یک استعداد سیاسی منحصربفرد بوده و هست، اما در سالیان گذشته فاقد برنامه سیاسی منسجم و جامع بود. با این وجود، انتخاب “جی دی ونس” از سوی ترامپ به عنوان معاون خود نشان می‌دهد که جنبش MAGA (عظمت بخشیدن دوباره به امریکا) فراتر از دوره زمامداری ترامپ در سیاست امریکا دوام خواهد آورد. ترامپ در تاریخ ۱۵ جولای نوشته بود: “من تصمیم گرفته ام که بهترین فرد را برای تصدی سمت معاون رئیس جمهور ایالات متحده یعنی سناتور “جی دی ونس” را انتخاب کنم”. او نوشته بود که ونس به شدت بر وضعیت افرادی که به طرز درخشانی برای آنان کار کرده از جمله کارگران و کشاورزان آمریکایی در پنسیلوانیا، میشیگان، ویسکانسین، اوهایو، مینه سوتا و فراتر از آن مناطق متمرکز خواهد شد”.

به گزارش فرارو به نقل از اکونومیست، ونس ۳۹ ساله با کتاب خاطرات پرفروش خود تحت عنوان “مرثیه تپه ای” یا “روزگار آمریکایی‌های پشت کوه نشین” در سال ۲۰۱۶ میلادی که بعدا به فیلم تبدیل شد به شهرت ملی رسید. ونس در یک خانواده کارگری ناکارآمد از نظر اجتماعی بزرگ شد، اما به سرعت پیشرفت کرد. او در نیروی دریایی خدمت کرد و از دانشکده حقوق ییل فارغ التحصیل شد و در نهایت به “میتریل کپیتال” یک شرکت سرمایه گذاری ریسک پذیر که توسط “پیتر تیل” یکی از بنیانگذاران پی پال راه اندازی شده بود، پیوست. ونس که زمانی خود را “مرد هرگز ترامپ” می‌نامید در زمان چاپ کتاب اش برای رسانه‌های محافظه کار مانند “نشنال ریویو” نیز مطلب می‌نوشت. او در پیامی خصوصی در سال ۲۰۱۶ میلادی نوشته بود: “من بین این که فکر کنم ترامپ یک احمق بدبین مثل نیکسون است که آنقدر‌ها هم بد نیست (و حتی ممکن است مفید باشد) یا این که هیتلر آمریکاست به عقب و جلو می‌روم”.

او بعدا برخلاف این نظر به یکی از سرسخت‌ترین مدافعان ترامپ تبدیل شد. ونس در طول دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ موضعی همدلانه با او داشت و به ایجاد مبنای فکری محکم‌تر برای جنبش MAGA علاقمند شد. با این وجود، او یک استعداد طبیعی سیاسی نیست. حتی با حمایت ترامپ نیز ونس کم‌تر از یک سوم آرا را در انتخابات مقدماتی جمهوری خواهان برای کسب کرسی سنای اوهایو در سال ۲۰۲۲ به دست آورد. ونس در انتخابات عمومی عملکرد ضعیف تری نسبت به سایر رقبای جمهوری خواه اش در سراسر ایالت اوهایو داشت و “مایک دی واین” فرماندار جمهوری خواه آن ایالت با اختلافی نزدیک به ۲۰ درصد در نهایت پیروز شد. با این وجود، ونس هنوز هم در سیاست باقی مانده و اکنون توانسته به یکی از کم تجربه‌ترین گزینه‌های معاون رئیس جمهور در تاریخ آمریکا تبدیل شود. ریچارد نیکسون که در سن ۳۹ سالگی به معاونت ریاست جمهوری رسید پیش از آن که معاون “دوایت آیزنهاور” شود شش سال یعنی مدت زمانی نسبتا طولانی را در کنگره گذرانده بود.

علاوه بر این، ونس نسبتا ناشناخته است. نظرسنجی شبکه خبری “سی ان ان” در ماه ژوئن نشان داده بود که ۵۶ درصد از امریکایی‌ها هرگز نام او را نشنیده بودند. کارزار انتخاباتی بایدن احتمالا چند ماه آینده را صرف ضربه زدن به ونس به دلیل انتقادات پیشین او از ترامپ و وفاداری اخیرش و تناقض بین این دو رویکرد خواهد کرد. “جن اومالی دیلون” مدیر ستاد انتخاباتی بایدن پس از اعاام نامزدی ونس گفته بود: “ونس یک مشت زن بی شرم است که تقریبا در هر شرایطی حاضر است از ترامپ حمایت کند”. او گفته است که اگر ونس در سال ۲۰۲۰ میلادی معاون رئیس جمهور بود نتیجه انتخابات را تایید نمی‌کرد. ونس اولین فرد از نسل ایگرگ (Y) یا هزاره* است که به چنین منصبی طی سالیان اخیر رسیده و ممکن است گزینه‌ای برای ریاست جمهوری در سالیان آینده نیز باشد. او زمان زیادی است که حساب کاربری ترامپ را در رسانه‌های اجتماعی دنبال می‌کند. او در تاریخ ۱۳ جولای اعلام کرده بود که لفاظی‌های کارزار بایدن به طور مستقیم به تلاش برای ترور ترامپ منجر شد. او این نظر را پیش از آن که اطلاعاتی در مورد عامل تیراندازی مشخص شود مطرح کرده بود.

به همان اندازه که ونس بر گفتمان سیاسی امریکا به شکلی توهین آمیز و زننده تاثیرگذار بوده، تاثیر او بر سیاست می‌تواند آسیب زاتر باشد. “استیو بنن” مشاور سابق ترامپ ماه گذشته گفته بود که ترامپ در میان جنبش MAGA یک میانه رو محسوب می‌شود. اگر واقعا این گونه باشد پس ونس اکنون به شکلی محکم به جناح راست آن جنبش تکیه خواهد کرد. ونس به سرعت خود را به عنوان یک انزواطلب پیشرو در سنای ایالات متحده معرفی کرد. او از اسرائیل حمایت می‌کند، اما در مورد تایوان موضعی دوگانه و مبهم دارد. او آشکارا اوکراین را تحقیر کرده است. او چند روز پیش از حمله روسیه علیه اوکراین در سال ۲۰۲۲ میلادی گفته بود: “برایم واقعا مهم نیست که چه اتفاقی برای اوکراین رخ می‌دهد”. از معدود مواردی که ونس ثباتی نسبی در رویکرد خود درباره آن نشان داده تمرکز بر اقتصاد طرفدار خانواده است. او به شاخه‌ای از حزب جمهوری خواه تعلق دارد که از سیاست‌هایی مانند افزایش اعتبار مالیاتی کودکان حمایت می‌کند. “اورن کاس” متفکر اقتصادی محافظه کار انتخاب ونس را تحسین کرد، زیرا به گفته او ونس در “حمایت از تولید داخلی، مقابله با وال استریت و ایجاد قدرت کارگری” پیشرو بوده است.

ونس هم چنین در کنار دموکرات‌ها بر روی لایحه ایمنی راه آهن کار کرد. او گفته بود “لینا خان” که بایدن او را به عنوان رئیس کمیسیون تجارت فدرال منصوب کرد “کارش را بسیار خوب انجام می‌دهد”. جی دی ونس حوالی سال ۲۰۱۶ نسبت به کلیسای کاتولیک تمایل پیدا کرد و در نهایت به پیروان آن کلیسا پیوست. از همین رو او مخالف سقط جنین بوده است. او با شک و تردید در مور لزوم استثناء قائل شدن برای سقط جنین از جمله در مورد مسئله باردار شدن فرد مورد تجاوز جنسی قرار گرفته صحبت کرده است. او در سال ۲۰۲۲ میلادی از ممنوعیت ملی سقط جنین حمایت کرد، اما از آن زمان به این سو به موضع ترامپ نزدیک شده و اکنون معتقد است تصمیم گیری درباره این مسئله باید برعهده ایالت‌ها گذاشته شود. او هم چنین از دسترسی به میفپریستون یک قرص سقط جنین پشتیبانی می‌کند. خوش بینانه‌ترین نتیجه گیری از همه آن چه گفته شد ممکن است این باشد که دیدگاه‌های ونس بیش‌تر ناشی از فرصت طلبی سیاسی است تا اعتقاد ایدئولوژیک واقعی و این که او هنوز می‌تواند و جا دارد تا به موضع معقول تری بازگردد.

پس از سوء قصد نافرجام به جان ترامپ او به خبرنگاران گفته بود که تغییراتی را در متن سخنرانی پذیرش اش به عنوان نامزد حزب در کنوانسیون ملی جمهوری خواهان برنامه ریزی کرده و به دنبال ارائه پیامی وحدت بخش است. ترامپ هم چنین این شانس را داشت که نامزدی را انتخاب کند که در راستای همان پیام وحدت بخش باشد از جمله “نیکی هیلی” نامزد جمهوری خواهان در انتخابات ریاست جمهوری یا “گلن یانکین” فرماندار ویرجینیا تا با آن انتخاب به جمهوری خواهان میانه رو و رای دهندگان مستقل اطمینتان خاطر دهد. با این وجود، ترامپ تفرقه انگیزترین گزینه ممکن را به عنوان معاون خود برگزید. ونس در محافل سیاسی واشنگتن نسبتا تازه وارد محسوب می‌شود، اما می‌تواند برای مدت زمانی طولانی در آنجا باقی بماند.

*نسل ایگرگ یا هزاره به نسلی می‌گویند که پس از نسل ایکس و پیش از نسل زد زاده شده اند. بر سر این موضوع که تولد نسل وای در چه زمانی آغاز شده و چه زمانی به پایان رسیده اجماع نظری وجود ندارد. برخی صاحب نظران بر این باورند که تولد اعضای آن نسل نسل جایی در اواخر دهه ۱۹۷۰ یا اوایل دهه ۱۹۸۰ آغاز شده و در اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی به پایان رسیده که در ایران برابر با آغاز دهه پنجاه تا پایان دهه هفتاد خورشیدی است.