یک تکه از کتاب / زندگی تنها زیستن نیست، بلکه خوب زیستن هست

لورد آویبوری ازاندیشمندان معاصرمی گوید: زندگی تنها عبارت از زیستن نیست، بلکه خوب زیستن هم هست.

بعضی ها بدون هیچگونه برنامه ای زندگی می کنند و در دنیا چنان به سرمی برند که گاه در جریان رودخانه حرکت پیدا می کنند. آنها خود در حال حرکت نیستند بلکه حوادث آنها را پیش می راند اما همان گونه که هومر از زبان اولیس می گوید: چقدر ملال آور است که مکث کنیم و زندگی خود را به پایان برسانیم و جلا نیافته از بین برویم و در اثر مورد استفاده قرار نگرفتن برق نزنیم خلاصه آنچنان به سربریم که گوئی زندگی تنها نفس کشیدن است.

سرنوشت انسان در گرو مجموعه تصمیم هایی است که تجلی آن به شکل انتخاب های متعدد درطول زندگی پدیدار می شود و هر یک از آن انتخاب ها به نوعی روش و سلوک منحصر به فرد زندگی را تعیین می کند.

چنان چه به بررسی تطبیقی این تصمیم ها و انتخاب ها و مجموعه حوادث و رویدادهای زندگی هرشخص بپردازیم مسلما به جایگاه ویژه ازدواج پی خواهیم برد.

هر چند برای عده ی بسیار زیادی از انسان ها پدیده ازدواج یک حادثه طبیعی و جزئی از روند معمول و متعارف چرخه ی زندگی است اما نگاهی به ماهیت آن و عواقب و تبعاتش و به ویژه حجم عظیمی از برخوردهای انسانی که در نتیجه اش حاصل می شود نشان می دهد که این واقعه به هیچ عنوان یک جریان ساده و معمولی نیست.

فرایند همسرگزینی که در جریان ازدواج رخ می دهد چه به لحاظ تاثیرگذاری و چه به لحاظ دشواری و پیچیدگی با انتخاب ها و گزینش های دیگر زندگی یکسره متفاوت است.

به نظر می رسد ازدواج یک نقطه ی عطف است و همان جایی است که گذشته و آینده به هم پیوند می خورد.

نکته بسیارمهم و اساسی که ازدواج را از سایر حوادث زندگی متمایز می کند این است که طی این جریان ضمن اینکه انسان می تواند به خود و موجودیت و تمامیت خود تکوین و تعالی ببخشد و این امکان را به وجود آورد که حرکت کرده و به قله های رشد و تکامل دست پیدا کند قادر است یک نفر را نیز در معرض چنین شرایطی قرار دهد.

به این ترتیب در فرآیند همسرگزینی و یا تشکیل کانون خانواده هر انسانی به تعیین و تدوین سرنوشت و متن زندگی خود و یک نفر دیگر اقدام می کند.

منبع: کتاب ادبیات ازدواج
نوشته دکتر عباس خوش خبر