رقص آذربایجانی_یاللی

یکی از رقص های قدیمی و فولکلور آذربایجان است که بسیار فراگیر شده است و در بسیاری از مناطق جالمان هم گفته می شود.

به گزارش پایگاه خبری قارتال نیوز،یاللی، به صورت ریتم آرام و سنگین شروع شده و سپس با صدای سریع، به اتمام می رسد.

یاللی به دو صورت است: یاللی رقص و یاللی بازی.

رقص یاللی ، ترکیب حرکات معین می باشد که از زمان ها پیش به صورت ریتمیک و با آهنگ می باشد.در ابتدا رقص یاللی با وجود حرکات ساده به وجود می آمد اما به تدریج ترتیب و ترکیب  حرکات رقص یاللی پیچیده تر و زیباتر شده است.

در اوایل یاللی در چهار ریتم اجرا می شد. ابتدا آرام و سنگین شروع شده و تدریجا ریتم تندتر می شد. اما الان یاللی ها در دو ریتم آهسته و سریع اجرا می گردد. اما از لحاظ ساختار رقص هر دو قسمت شباهت زیادی به هم دارند. قسمت اول به شکل آهسته و ملایم اجرا شده اما قسمت دوم حرکات به صورت سریعتر و شادابتر  و همچنین از نظر تکنیکی پیچیده تر و همراه با چرخش های بیشتر صورت می پذیرد. اجرای قسمت دوم نیازمند تمرین و مهارت زیادی می باشد.

سرگروه های یاللی حرفه ترین رقاص ها هستند. چوب به دست یا نی به دست گروه را هدایت و حکمرانی می کنند و دارای مهارت فوق العاده ای هستند. این افراد را با اسم های مختلفی صدا می زنند مثلا : رقاص باشی، یاللی باشی، جنگی باشی، هالای باشی، ائل باشی، توی باشی، مرشد و … این افراد چنان حرمت و قدرت نفوذی پیدا می کنند که سالیان طولانی به مجری و گرداننده های مراسمات و عروسی های مختلف تبدیل می شوند. اکثر اوقات به “یاللی باشی”، شخصی که در انتهای گروه می ایستد، (آیاقچی) کمک می کند.

بر حسب عادت یاللی را در انتهای عروسی ها می رقصند. بله، یاللی دوست داشتنی ترین رقص آذربایجان است. در وصف این رقص، شعرهای زیبای بسیاری سروده شده.

هنرمندان زیادی یاللی را در آثار خود وارد کرده اند : اثر «کوراوغلو»ی اوزئییر حاجی‌بی اوف، «هرگز» مسلم ماقومایئو ، اوپراهای «آزاد» جهانگیر جهانگیروو  و «گولشن» سلطان حاجی‌بی اوفو از مشهورترین این آثار می باشند.

 

علل و نحوه تاریخی پدید آمدن رقص یاللی:

شکل اولیه و تغییرات بعدی در این رقص ،رقص شناسان و تاریخ شناسان را مجذوب خود کرده است.

موردی که خیلی به واقعیت نزدیک می نماید ، این که “یاللی” به شکل اولیه وابتدایی خود، در اطراف شعله آتش – بعنوان منبع نور و گرما و بررندگی – و به صورت جشن ومراسم بوده است. در این مراسم ها ،افراد آتش را بعنوان معبودشان ستایش می کردند. این مراسمات به صورت کاملا طبیعی و ناخودآگاه،  شکل و حالت رقص را به خود می گرفته اند.

همچنین انسان ها پی بردند که برای شکار بهتر، پیروزی در جنگ ها، و حل مسائل و مشکلات زندگی فقط  یکپارچگی و درکنارهم بودن، راه حل مشکلات است.  به این دلیل برای نشان دادن این یکپارچگی دست به دست هم می دادند ( تصاویر روی صخره های پیدا شده در “قوبوستان“، اثبات کننده این مدعاست).

در مورد رقص هایی که دست در دستان هم داده و می رقصیدند، باید گفت که برای هر ملتی که روی این کره خاکی زندگی کرده مثال هایی می توان آورد. در روس ها “پلئتئن”، در اوکراینی ها رقص مردانه “آرکان”، بلاروس ها “کریژاچوک”، گرجی ها “پئرخولی”، مولداوی ها “خورا”، مجارها “خوروموجروش”، رومون ها “خوراماره”، فرانسه ای ها “فراندولا”، یوگوسلاوها ” زاچرپنی وودو، یانو”، سو چئخلرها “چتیرژپارووا”، یونانی ها “سیرتاکی” و نیز چندین و چند رقص دیگر مربوط به این سبک از رقص می باشد.

 

  • “یال” همان ردیف است. رقاصان “یاللی” در یک و یا دو ردیف و بعضا هم در چندین ردیف قرار می گیرند. پس ممکن است که این رقص اسم دیگری داشته و به خاطر مطابقت با این مفهوم امروزی بدین صورت درآمده است.
  • تعبیر دیگر این که “یال” به دامنه کوه هم گفته می شود. این فرضیه از همه جالبتر و شاید به حقیقت هم نزدیکتر باشد. این حالت را در ایجاد زنجیری برای تعقیب کردن به منظور شکار صید، شاهد هستیم. شکارچی ها به صورت ردیف ردیف قرار گرفته، دست به دست هم داده، یکی از دیگری اندکی با فاصله قرار می گیرد تا حالتی برای تعقیب شکار به وجود آورد. چون حیوان به سرعت می دود و فرار می کند، بدین ترتیب شکارچی های دوران ابتدایی صید را به سمت “یال” ویا دامنه کوه می کشاندند تا شکار آن آسان شود. و بعد از شکار آن در همان “یال” کوه به شادی می پرداختند. پس بدین ترتیب می توان این گونه نتیجه گرفت که اساس معنای “یاللی” را تعقیب صید و شکار آن تشکیل می دهد. در منطقه قوبوستان هم وجود مناطق هموار و صاف همراه با کوه های سنگی برای این کار شکارچی ها منطقه ای مناسب بوده و دلیلی برای مدعای ذکر شده است.

وجود عکس گاو در تصاویر پیدا شده در قوبوستان هم دلیل محمکتر دیگری برای این نظریه است. در این عکس ها همراه با این گاو ، عکس افرادی که به صورت یاللی می رقصند هم، موجود است.

بررسی انواع رقص های یاللی:

می توان گفت که رقص یاللی در همه جای آذربایجان فراگیر شده است. این اصلا هم جای تعجب نیست چون این رقص دوره های طولانی به عنوان محبوبترین و دوست داشتنی ترین رقص بوده است.

البته این رقص در منطقه “ایلیچ” بیشتر مورد توجه است. در این منطقه هیچ عروسی و مجلس بزم بدون یاللی به سر نمی شود. در چند عصر پیش استادان رقص یاللی این منطقه زبان زد خاص و عام بوده اند.

تا زمان های اخیر بیش از صد نوع یاللی با نام های متفاوت وجود داشته است. تعدادی از این ها را افراد مسن به خاطر می آورند. تعدادی از آنها عبارتند از : «دؤنه» ،«جینق ـ جینق»، «گوپو»، «کوردون آغیری»، «قاز ـ قازی»، «هاغیشدا»، «کؤچری»، «اوچ آیاق» یاللی‌سی، «ایکی آیاق» یاللی‌سی، «قالادان قالایا»، «تن‌زره»، «عرفانی»، «قالئیی»، «لئیلی ـ خانی»، «هویناره»، «گولئی‌ناره»، «هانوکئ»، «چوپ ـ چوپو»، «جیران ـ جیران» ، «اوزون دره» (ماهنی‌لی)، «شرانی»، «شروری» و …

در مورد نام های ذکرشده برای یاللی ها روایات مختلف برای محل پدید آمدن آنها موجود است. وبعضا در محل های مختلف به سبک های مختلفی اجرا می شود. مثلا “اوچ آیاق” در “نور اشن” و در “اوردوباد” به سبک های مختلفی اجرا می شود.

بعضی یاللی ها دارای دو اسم بوده اند. مثلا “چوپ-چوپو” همان “دؤرد آیاق” می باشد. “سیساقوتو” بعضا “دیرقویو” هم نامیده می شود. “دؤنه” را می توان با نام “آی دؤنه” هم شنید. “گوپو” بعنوان مورد علاقه ترین و معروف ترین یاللی هم بعضا “زوپا” نامیده می شود. در شکی هم همین یاللی “زوپی-زوپی” نامیده می شود.

نام بعضی از یاللی ها هم خیلی جذاب است. مثلا یاللی “ایکی آیاق”، “اوچ آیاق”، “دؤرد آیاق” بر دوگامه، سه گامه و چهارگامه بودن این رقص ها دلالت دارد.

“تن زره” در معنای طنز خود “قیزیلی تن به تن” می باشد. در ابتدا زنان این رقص را با بزک و دوزک فراوان و انگشترها و جواهرات فراوان ، انجام می دادند.

یاللی در “چرچی بوغاز” و “چوماختور” از اراضی ایلیچ آذربایجان، پیشرفت های فراوانی داشته است.