“مرگ” “کوچ” و “ساری مارال”

خشکی دریاچه اورمیه یعنی کوچ و مرگ.کوچی که گریبان ساری مارال آذربایجان را گرفت.

تا بوده همین بوده. سالیان سال دیده و شنیده ایم آذربایجان شهر اولین هاست و در راس آن تبریز نام آور این منطقه بوده است.اولین ها از هر نظر.شاید بتوان چندی نام برد اما ذکر تمامی آن در پهنای این مطلب نمی گنجد.روزی روزگاری میگفتند: آذربایجان یاشیلار شهری،باغلار شهری بولاق لار شهری و آذربایجان با این نام شناخته میشد.اما اکنون این اولین ها صرفا در سخن ها ماند و شاید هم ۸۰ سال پیش به فراموشی سپرده شد.

سریال نابودی محیط‌زیست بعد از خشک کردن دریاچه اورمیه در آذربایجان غربی ،بعد از همسایه شرقی خود به دومین مسئله پراهمیت تبدیل شده است.گونه گوزن زرد، گونه منحصر به فردی است که بعد از گذشت بیش از ۲ دهه از شرایط بحرانی دریاچه اورمیه هنوز برای تداوم نسل  جلوگیری از انقراض درتکاپو است.

دریاچه اورمیه بزرگترین زیستگاه جهانی این گوزن به شمار می رفت اما اکنون دیگر نیست و این گوزن باید یک کوچ اجباری را متحمل شود و آن هم کوچ به کرمان.درست مانند کوچ مس آذربایجان به کرمان، طلای آذربایجان به کرمان…خشکی دریاچه اورمیه یعنی کوچ و مرگ.کوچی که گریبان ساری مارال آذربایجان را گرفت.

به نظر میرسد در شرایط امروز نه تنها برای گفته هایمان مسئولیم بلکه بخاطر سکوت و محافظه کاری باید پاسخگوی نسل های آینده باشیم.ما مسئولیم در قبال سکوتمان که چندین دهه بعد فرزندانمان از ما سوال خواهند کرد.ما مسئولیم در قبال محیط زیستی که ممکن است روزی به قیمت جانمان تمام شود. ما مسئولیم در قبال منابع طبیعی مان که آنها را با وجدانی بیدار انتقال میدهیم.شاید واژه خوبی نباشد اما عملا منابع طبیعی مان را از شهری به شهری انتقال می دهیم.

توضیح مفصلی نیاز نیست چراکه همه به این موضوع آگاه هستیم .این جور وقت‌هاست که عملکرد ضعیف مدیریت شهری به خوبی خودش را به نمایش می‌گذارد. حال آنکه اگر چنین اتفاقی در کشورهای متمدن روی می‌داد مسئولان آن کشورها یا خودکشی می‌کردند و یا از سمت خود استعفا می‌دادند.

متاسفانه در جایی زندگی می کنیم که فقظ دنبال چشم انداز های بدون مدیریت و بی برنامه هستیم.به نظر من بهتر است در مواقعی که جو گیر هستیم و میخواهیم شعاری بدهیم،کمی در مورد شعارمان مطالعه کنیم تا شرمنده خودمان نشویم. چیزی که دیدیم این بود که همه دچار فقدان اعتماد به نفس هستیم.توسعه اقتصاد و “شعار ما میتوانیم” نیاز به مدیریت بسیار قوی ای دارد.یک شخصیت کاریزما.که محبوبیتش را با عملکرد خوب ارتقا دهد.امید است ملت ایران و در طول آن،آذربایجان راه و شیوه صحیح مدیریتی خود را پیدا کند و مثل ادوار گذشته درگیر مسائل اقتصادی،سیاسی،فرهنگی و… نباشد.

نویسنده: اکبر سعادت