پارک ممنوع حتی دوچرخه!

داشتم آمار دستگاههای موثر در نشاط اجتماعی را نگاه میکردم دیدم وزارت ورزش و جوانان بیشترین سهم را دربین جوانان و مردم داره...!!

قارتال نیوز؛ گنجاندن مبارزه علیه تبعیض جنسیتی، در یکی دو واژه، مانند جنبش زنان، فمینیسم، مساله زنان و… به معنای یک دست انگاشتن آن نیست.طبقه اجتماعی، نژاد، ملیت، قومیت، مذهب، محل زندگی،قوانین حاکم بر آن جامعه و حتی ویژگی های ظاهری و روحی زن، همگی در نابرابری و خشونت هایی که وی با آن مواجه است،دخیل اند.بگذریم از معضلات دگرگونه ای که در مواقع بحرانی یا شرایط حساس پدید می آیند و زنان را نیز درگیر می کند.میزان آگاهی زنان از تبعیض جنسیتی نیز بسیار متفاوت است.اغلب زنان از مدخل سایر حرکات اجتماعی وارد قلمرو عمومی می شوند. نابرابری های اجتماعی و تقسیم نابرابر کار و… همگی بر زنان تاثیر گذارده و شرایط متنوع پدیده آمده بر میزان و نوع آگاهی آن ها از جامعه و خویشتن خود موثر است.

براساس تحقیقات انجام شده، عراق اولین ، ایران دومین، مصر سومین و سوریه چهارمین کشور ناشاد جهان است و همچنین افسردگی از نظر بار بیماری ها رتبه چهارم را در ایران دارد و براساس پیش بینی ها این بیماری در سال ۲۰۳۰ در رتبه دوم قرار خواهد گرفت.

برآیند تحقیق دیگری می گوید ایران رتبه اول خشونت اجتماعی در جهان را به خود اختصاص داده که بیکاری، مشکلات معیشتی و فقدان نشاط از مهمترین علل افزایش خشونت و جرایم خشن در جامعه است.

دختران نسل‌جوان به میزان زیادی احساس محدودیت‌ و تبعیض بین خود و پسران را احساس می‌کنند و این مساله بسیار ذهن آنها را درگیر کرده و سبب کمبود اعتماد ‌به ‌نفس آنها شده است. جامعه ایران معتقد به پیشرفت و برابری است. جز حقوق اسلامی ‌و ‌مذهبی دختران انتظار آوردن حقوق ‌اجتماعی خود را نیز در جامعه دارند.

ورزش زنان ایران نیز در طول سالی که  گذشت همانند سال‌های گذشته با فراز و نشیب‌های فراوانی همراه بود، سالی که در عین به دست آوردن افتخارات زیادی برای ورزش ایران، همچنان همراه بود با بی‌توجهی مسئولان به ورزش زنان.دختران با استعدادی در ورزش داریم که با وجود محدودیت های زیاد توانسته اند در مسابقات جهانی بدرخشند و از ستاره های افتخار آمیز آذربایجان باشند.هنوز وضعیت ورزشی ما با محدودیت های زیادی همراه است و دختران علاقه مندی که پس از چند ماه و سال فعالیت در عرصه ی ورزشی مانند دوچرخه سواری،به یک باره کنار می کشند.

آذربایجان یکی از شهرهای ورزش خیز است. ارکان آن برای پرورش نیروهای ورزشی زیاد است.اما پرده ی اجحاف روی دختران مانع اساسی است.علاوه بر کوتاهی در مدیریت اجتماعی، نگاه های سرزنش گر جامعه، دختران را از ورزش باز می دارند. این در حالی است که با وجود قوانین دو گانه همچنان از جیب مردم برای نیمی از جمعیت یعنی مردان جهت توسعه دوچرخه سواری هزینه می‌شود. جای بسی تاسف است که مدیران و مسئولان جامعه ای که در آن پس از منع کردن ورزش(دوچرخه سواری) برای یک زن،برای یک دختر جوان، لوح تقدیر می گیرند.منع نیمی از جمعیت یعنی زنان از دوچرخه سواری که یک ورزش مفید برای سلامتی است، نه مبنای قانونی، نه شرعی و نه عقلی دارد.شاید این یکی از دشواریهای جامعه ما باشد که هر مجتهد یا روحانی مصدرکاری میتواند حکم حلال و حرام صادر کند. آنهم نه برای مقلدانش ، بلکه برای کل جامعه زیرپوشش اداری ایشان . آیا اسلام اسب سواری را برای بانوان نیز حرام اعلام کرده است؟

فرض کنیم یک مرجع تقلید گفته باشد دوچرخه سواری بانوان حرام است! آیا نظر مراجع مستقیم به قانون تبدیل میشود؟ در ضمن مراجع، احکام و فتاوای واضحتری هم دارند مثل حرام بودن سود بانکی! که البته دادستان محترم هیچ وقت به این جور فتواها کاری ندارد!

نویسنده: اکبرسعادت