صف مرغ نتیجه انتخاب شماست

بی مقدمه شروع می کنم، درد اینجاست که یک عده از نمایندگان ظاهر الصلاح ما از طبقه اشراف در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی از اوضاع مردم در چنین وضعیتی قند توی دلش آب می شود به شوق خدمت.

به گزارش پایگاه خبری قارتال نیوز، با تدابیر شما رشد اقتصادی حاصل شد، یکشنبه های پر رونقی در شهرک های صنعتی و کارخانجات استان برقرار گردید و تمام مشکلات معیشتی مردم و علی الخصوص بیکاری جوانان استان حل شد.مردم می پرسند شما نمایندگان زحمتکش ملت در کدام بازار روز در صف ایستاده اید؟ ما نگران ابتلای شما عزیزان به ویروس فصل هستیم.

گله مندیم از شما نمایندگان آذربایجان غربی در مجلس که نتوانسته‌اید در برنامه‌ریزی‌های کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت کشوری اعم از برنامه بودجه سالانه، برنامه‌های توسعه ۵ ساله و… جایگاهی درخور برای استان تعریف کنید و امروز این‌چنین لب به انتقاد از عدم توسعه استان گشوده‌ اید، چه ناامیدانه در حال تماشای صلاحیت یافتگان این دوره از مجلس شورای اسلامی هستید.کاش میشد شما را نیز استیضاح کرد.شما سروران تکیده به کرسی های مال افزای مجلس، نمایندگان مردم نیستید میلیون ها نفر به خاطر تورم و بیکاری و اقتصاد،سالانه به فقر مطلق دچار می شوند و شرایط زندگی روزبه روز برای اکثر مردم سخت می شود.اگر فریاد علیه فقر نزنیم، ما همه شریک ظلمی هستیم که در جریان است..

هیچ انتظاری ندارم از کشوری که در موج بیکاری غوطه می خورد و مردمانش در اندوخته خواری فروافتاده و خط تولید کارخانجات بزرگش خوابیده و بعضی از آن ها وام میگیرند تا به پرسنل خانه نشینشان حقوق بخور نمیر بدهند تا طغیان نشود…

دستاوردهای فعلی شما در استان دیگر حتی جنبه شوی تبلیغاتی هم ندارد.۵۰ متر چمن به به علاوه دو عدد سرسره کودک نشانه توسعه نامتوازن یک شهر یا یک سرزمین است.اما وقتی بحران های شهری در جایی مثل آذربایجان غربی بالا می گیرد، وقتی سهم این استان از اقتصاد ایران کمتر از سهم جمعیتی اش می شود، یک جای کار می لنگد.!

دو مثال تاریخی :

نتیجه قرارداد استعماری کمپانی هندشرقی بریتانیا با وعده خوشبخت کردن مردم بنگلادش….نتیجه: سه میلیون کشته در اثر قحطی

هولودومور یا قحطی بزرگ اوکراین یک قحطی در شوروی واقع در اوکراین کنونی بود که در سال های ۱۹۳۲-۱۹۳۳ توسط سیاست های دولت شوروی در دوران استالین ایجاد شد و منجر به مرگ ۱۰ میلیون شهروند اوکراینی شد.

مار را به خیر شما امیدی نیست شر مرسانید.

نویسنده: اکبرسعادت