خودآزاری و دگرآزاری؛ نتیجه مستقیم فرزندسالاری در خانواده ها

فرزندسالاری مرسوم در کشورمان تبعات و مشکلات عدیده ای را در پی دارد که در ادامه به آنها می پردازیم.

به گزارش پایگاه خبری قارتال نیوز، به احتمال زیاد شما هم از این ماجراهای فرزندسالاری که تکراری شده است شنیده اید که:

  • نمی توانیم به مسافرت برویم چون فرزندمان به مدرسه یا دانشگاه می رود!
  • به سرویس مدرسه اعتمادی نداریم، پس خودمان مجبوریم بچه را به مدرسه ببریم!
  • به خاطر امتحانات بچه ها، خانه نشین شدیم!
  • ما از این غذا نمی خوریم، چون فرزندمون اونو دوست نداره!
  • مجبوریم برای استفاده بچه مان، با اخذ وام کامپیوتر (یا هر وسیله دیگری) بخریم!
  • خورد و خوراک و لباس برای ما اهمیتی ندارد، باید نیازها و خواسته های بچه ها را فراهم کنیم!
  • و نمونه های دیگری از این دست که بسیار هست !!!!!

سئوالی که مطرح می شود این هست که چرا در موضوع تربیت فرزند به اینجا رسیده ایم؟ آیا این نوع از نگرش به فرزندان طبیعی و نرمال و در سایر کشورها ها رایج هست؟

 

تربیت فرزند در ایرانیان؛ تافته جدا بافته از دنیا!

تربیت فرزند در کشورهای مختلف دنیا تابعی از فرهنگ و اعتقادات در آن کشور هست.

می دانیم که در کشورهای غربی که فرانسه یکی از پیشروان آن می باشد، جوانی که به ۱۸ سال رسید را محترمانه از خانه بیرون می کنند و می گویند برو و مستقل زندگی کن. بنابراین فرزندان می دانند که برای بعد از سنین نوجوانی، برنامه ریزی مناسب برای استقلال از خانواده شان داشته باشند.

در ترکیه که چندین سال در آنجا بخاطر ادامه تحصیل ساکن بودم نیز شاهد جوانانی بودم که جدا از والدین و مستقل از خانواده شان مشغول کار بودند و حتی دانشجویانی دیدم که هزینه های تحصیل خویش را با اشتغال در فصل تابستان در اماکن توریستی، تامین می کردند.

در کشورهای شرقی مانند چین و ژاپن نیز که والدین شاغل هستند، مسئولیت اصلی آموزش و تربیت کودکان با سیستم آموزشی می باشد که در این وظیفه، دارای طرح و برنامه مناسب بوده و توانسته اند فرزندان را متناسب با نیازهای جامعه تربیت و آموزش دهند تا جایی که فرزندان بعد از سنین نوجوانی، می توانند خود را با شرایط جامعه وفق داده و زندگی مستقلی داشته باشند.

حتی فیلم ها و سریال های مربوط به کشورهای کره و ژاپن نیز نشان می دهد که عواطف و احساسات بین والدین و فرزندان بسیار ضعیف بوده و وابستگی به همدیگر ندارند.

اگر به این موضوع از منظر دینی و اعتقادی هم نظر بیندازیم، به آیات قرآنی در این زمینه می توان اشاره کرد که فرزندان را جزو مال دنیا ذکر کرده و در آیات و احادیث متعددی به این موضوع اشاره شده است نظیر: مال و فرزندان، زینت زندگى دنیایند (کهف، ۴۶) – فرزند مایه غفلت از یاد خداست (منافقون، ۹) – فرزندان مایه آزمایشند (تغابن، ۱۵) – برخی از فرزندان دشمن انسانند (تغابن، ۱۴) – فرزند مایه افتخار و مباهات نیست (أطیب البیان، ج‏۱۰، ص: ۵۶۹)

با این حسب می توان نتیجه گیری کرد که روش ایرانیانی که به سوی زندگی مدرن روی آورده اند در موضوع تربیت فرزند، در تضاد با سایر کشورها و حتی اعتقادات مان در دین اسلام بوده و روشی متفاوت می باشد.

 

روش فرزندسالاری ایرانیان و تبعات آن

فرزندسالاری مرسوم در کشورمان تبعات و مشکلات عدیده ای را در پی دارد که در ادامه به آنها می پردازیم.

به عقیده کارشناسان تعلیم و تربیت، مهم ترین وظیفه والدین در قبال فرزندان شان، کمک به رشد جسمی و روحی و استعدادیابی آنهاست که در نهایت منجر به شکوفا شدن استعدادها و تبدیل شدن فرزند به فردی موفق در زندگی شخصی و خانوادگی و اجتماعی اش شود.

در روش فرزندسالاری، اما، تمام تلاش والدین در راستای رفع کردن نیازهای فرزند خلاصه شده و بدین ترتیب نه تنها کمکی به استعدادیابی او نمی کند، بلکه فردی بدون توانایی های ذاتی و خودبزرگ پندار را به جامعه تحویل می دهند.

بدین ترتیب فرزندی که تحت روش فرزندسالاری رشد یافته، با توجه به رفع تمامی نیازهایش، به سختی می تواند به درد جامعه بخورد، چراکه فقط به فکر رفع نیازهای شخصی اش می باشد و در صورت پررنگ شدن این خصوصویات فردی حتی می تواند به نوعی انگل جامعه نیز تبدیل شود.

جوانان محصول فرزندسالاری، در قبول مسئولیت های اولیه و اساسی زندگی دچار ضعف بوده و همین موضوع نیز مانع از ازدواج آنها می شود که می توان گفت یکی از علل کاهش ازدواج و افزایش طلاق در کشورمان، این نوع از تربیت خانوادگی ایرانیان هست.

البته نباید از کم کاری و ضعف سیستم آموزشی کشورمان در سال های گذشته و از دست دادن جایگاه آموزش و پرورش در بین مردم به مرور زمان، به سادگی گذشت.

در هر صورت نتایج این نوع از فرزندپروری و رواج  آن در جامعه بخصوص شهرنشین ها طی سالهای اخیر، از یک طرف موجب کاهش فرزندآوری در بین مردم و از طرف دیگر موجب افزایش جوانان با اعتماد به نفس پائین و در نتیجه افزایش خودکشی در بین آنها شده است.

 

خودآزاری و دگرآزاری

خودآزاری و دگرآزاری یکی دیگر از نتایج تربیت فرزندان به روش فرزندسالاری است.

والدینی که از روش فرزندسالاری برای تربیت فرزندان خود استفاده می کنند اولین قربانیان این روش هستند.

این نوع افراد برای رفع نیازهای فرزندان شان، مجبورند از نیازهای اولیه خویش مانند خوردنی ها- پوشاک- سفر رفتن و موارد دیگر محروم شوند.

این موارد باعث خودآزاری در والدین شده و در سطح جامعه نیز این نوع روش تربیتی منجر به دگرآزاری می گردد.

تصور کنید والدینی را که به خاطر فرزندان با خودروی شخصی شان، موجب تشکیل شدن ترافیک در جلوی مدارس شده و رفت و آمد در خیابان یا محله ای را مختل می کنند!

اینگونه نمونه ها نیز نشان دهنده جنبه دگرآزاری در روش تربیتی فرزندسالاری می باشد.

در هر صورت، بر همگان واجب هست که این هشدار را جدی گرفته و در روش های تربیتی خویش بازنگری کنند.

مسئولان مربوطه نیز در وزارت خانه های آموزشی و فرهنگی، می توانند با روشنگری و ارائه رویه های مناسب در اصلاح وضعیت موجود، همکاری و روشنگری نمایند.

کمال الدین نیک رفتار خیابانی