بخش پایانی/مصاحبه با استاد کورش اصلانی فعال محیط زیست

آموزش و پروش نباید در فرهنگ‌سازی منفعل باشد

در یک روز گرم در آخرین روزهای خردادماه در دفتر قارتال نیوز، میزبان مهمان هنرمندی بودیم که برای آذربایجان، فرد عزیزی است. چون آذربایجان هم برای ایشان بسیار گرانقدر و گرانبهاست.

به گزارش پایگاه خبری قارتال نیوز، بخش پایانی مصاحبه اختصاصی خبرنگار قارتال را با استاد کورش اصلانی فعال محیط زیست را بخوانید:

■سوال: استاد برای جذب شهروندان به انجمن‌های محیط زیست و فرهنگ سازی در این زمینه چه پیشنهادی دارید؟

کودکان به دلیل روح زلالی که دارند کشش بیشتری به سمت کارهای خوب و مطابق با فطرت انسانی دارند و آموزش را زود جذب می کنند.

☆فرهنگ‌سازی در خردسالان نتایج درخشانی دارد

چون من سال‌هاست که با کودکان کار می‌کنم به تجربه می‌بینم که آموزش از دوران خردسالی در امر فرهنگ‌سازی بسیار موثر است و نتایج درخشانی دارد.

کار اصولی و درست به دل کودکان می‌نشیند. در واقع وقتی کودکان آموزش می‌بینند و برای آنها امری فرهنگ‌سازی می شود این فرهنگ را می‌توانند به خانواده خود نیز منتقل کنند .

اغلب وقتی با والدین کودکان صحبت می‌کنم می‌گویند که تحت تاثیر نگاه پرسش‌گر و معصوم کودکان، خواه ناخواه مجبور می‌شویم به طبیعت بیشتر احترام بگذاریم و رعایت بیشتری نسبت به محیط اطراف خود داشته باشیم .

بعضا برای خودم هم جالب است که پدر، مادرها بازگو می‌کنند، زمانی که برطبق عادات غلط قدیمی می‌خواهیم زباله‌ای از شیشه ماشین به بیرون پرتاب کنیم، کودکان دستمان را می‌گیرند و به ما هشدار می‌دهند که ما رفتگران و حافظان طبیعت هستیم و اجازه آسیب به طبیعت را نمی‌دهیم .

من مکررا بازتاب آموزش‌های خود را که اغلب به کمک حلاوت شعر و موسیقی در مذاق و ذوق کودکان تثبیت می‌شود را می‌بینم و واقعا خوشحال می‌شوم که سهمی در زیبایی و پاکیزگی محیط زیست و سرزمین‌مان دارم.

پس آنچه می اندیشم و به آن باور دارم این است که باید برنامه‌هایی در خانواده‌ها و در سطح کلان و حتی ملی اجرا شود تا فرهنگ‌سازی و آموزش سازگاری با محیط زیست و استفاده ازمواهب طبیعت بدون اینکه به آن آسیبی برسانیم از پایه شکل گیرد .

آموزش و پروش نباید در فرهنگ‌سازی منفعل باشد

نقش آموزش و پرورش در فرهنگ‌سازی بسیار ارزنده است و نباید برخورد انفعالی با قضیه داشته باشد .

به عنوان مثال باید واحدهایی به صورت کتاب درسی در مدارس تدریس شود و رسانه‌های جمعی به ویژه آن دسته که با کودکان و نونهالان سروکار دارند به این مهم بپردازند که البته در سال‌های اخیر خوشبختانه مباحث زیست محیطی وارد کتب درسی دوره ابتدایی شده است .

آموزش عمومی از طریق آموزش‌و‌پرورش بسیار مهم و‌موثر است.

من حتی به شخصه در طی سال‌های قبل با چندین مدرسه صحبت کردم تا با نواختن زنگ محیط زیست و پاکسازی محوطه داخل مدرسه ، کودکان را با فرهنگ زیست مسالمت آمیز و دوستانه با محیط زیست آشنا کنیم که چندین برنامه به این منوال اجرا شد و نتیجه مطلوب و مفرح بر دانش‌آموزان داشت .

من به همکاران خود در عرصه موسیقی هم می‌گویم که ارزش و اهمیت زیادی دارد اگر وقت بگذارند و با هنرآموزان خود در مورد ضرورت حفاظت از محیط زیست صحبت بکنند چون نتیجه این کار ، ابتدا به خودمان برمی گردد و تاثیر زیادی در گسترش سریع فرهنگ صحیح تعامل با محیط‌زیست دارد.

■سوال: علت عدم وجود شبکه‌ها و انجمن‌های زیست محیطی منسجم در آذربایجان‌غربی را چگونه تحلیل می‌کنید؟

متاسفانه این آفت و دردی است که محیط زیست آذربایجان غربی به آن مبتلاست.

در آذربایجان‌غربی شبکه محیط زیست استانی نداریم که انجمن‌های استانی بتوانند تحت نظر آن باهم تعامل و همکاری داشته باشند.

این شبکه‌ها در اغلب استان‌های کشور وجود دارند اما باعث تاسف هست که ما تا کنون نتوانسته‌ایم در استان آذربایجان‌غربی که اتفاقا دارای محیط زیست و طبیعت بسیار غنی و جاذبه‌های گردشگری توریستی و گردشگاه‌ها و تفرجگاه‌های فراوانی‌ است، شبکه محیط زیست ایجاد کنیم .

علت‌ آن هم باید بررسی شود و یکی از دلایل آن هم مباحث تاسفباری مثل قوم گرایی وعدم میل به وفاق و همدلی و کنارگذاشتن منیت‌ها و ترجیح دادن منافع سرزمینی به افکار و عقاید فردی است که با تفکر اشتباه جداسازی ذهنی محیط زیست و طبیعت شهرهای ترک‌نشین و کرد نشین اغلب در سطح استان شکل گرفته است.

☆قومگرایی و تنگ‌نظری آفت محیط‌زیست آذربایجان‌غربی است

البته این منیت و تنگ نظری حتی بالاتر از سطح مسئله قومگرایی هست به طوری که حتی اگر مسئله قومگرایی را هم در نظر نگیریم و کنار بگذاریم باز هم در کمال حسرت و تاسف می‌بینیم که مثلا انجمن‌های ما در خود شهر اورمیه نیز نمی‌توانند سر یک میز جمع شوند و بدون اینکه اختلاف و رنجیدگی خاطری پیش بیاید با یکدیگر تعامل و همدلی نمایند و همین مسائل بظاهر کم‌اهمیت موجب شده که استان آذربایجان‌غربی تا کنون نتوانسته صاحب یک شبکه محیط زیست قوی و منسجم و کارآمد باشد.

■سوال: مسئله اساسی اقلیم آذربایجان ، خشکیدن دریاچه اورمیه‌است موضع گیری فعالان محیط زیست به این مسئله باید چگونه باشد؟

موضوع خشک شدن دریاچه‌اورمیه می‌تواند بزرگترین فاجعه زیست محیطی استان و حتی کشور و کوچ اجباری میلیونها نفر باشد اما در این مورد حرف و حدیث تازه‌ای نمی‌توان گفت چون سالهاست که از تمام زوایا کارشناسی و تحلیل شده و همه دلسوزان گفتنی‌ها را گفته‌اند .

کارهایی هم در سطح ملی و مسئولان انجام شده‌است، مثلا در زمینه کشاورزی و زراعت که رشته تخصصی من هم هست به نظرم می‌آید که برنامه تغییرالگوی کشت می تواند در مورد دریاچه، گره‌گشا باشد.

☆دریاچه اورمیه درد مشترک است

دریاچه‌اورمیه یک مسئله کلان و در سطح ملی و در واقع درد مشترک است و باید از جهات مختلفی به آن پرداخت و یکی از راههایی هم که باید برای احیای دریاچه طی شود، مدیریت کشت و مصرف آب در حوضه آبریز دریاچه اورمیه است و اهمیت زیادی هم دارد.

تا جایی که من اطلاع دارم جهادکشاورزی‌‌ استان آذربایجان‌غربی، جهت ترویج و تشویق کشاورزان به تغییر الگوی کشت، تلاش کرده و موفقیت‌هایی هم داشته‌است اما متاسفانه بعضا در پیشبرد کار از طرف کشاورزان با مقاومت مواجه می‌شود .

بنظر من باید روی این مسئله کار فرهنگی انجام شود بطوری که کشاورزان و روستاییان اغنا شوند تا با تغییر کشت، مسئله آب را مدیریت کنند .

گاها که پیش می‌آید پای صحبت کشاورزان بنشینم می‌بینم که تغییر الگوی کشت را قبول ندارند، مثلا بیان می کنند اجداد ما ۲۰۰ سال در این زمین‌ها باغات انگور یا سیب داشته‌اند و نمی‌توانیم محصول دیگری بکاریم و پرورش دهیم .

البته دولت و مسئولان باید قدم به قدم با کشاورزان و روستاییان در زمینه کشت جایگزین همراهی کنند .

دولت بالاتر از آن باید به فکر معیشت جایگزین برای افرادی باشد که در حوضه آبریز دریاچه اورمیه زندگی می‌کنند.

مسئولان باید با توجه به پتانسیل‌های آذربایجان‌غربی در صنعت و معدن و تجارت و ظرفیت‌های مرزی استان که دروازه تجارت با اروپا هست و معادن غنی مثل معدن طلای زرشوران و سایر شرایط ویژه آذربایجان‌غربی در رفع محرومیت استان بکوشند، چون اگر دولت و مسئولان همراهی نکنند حل مسئله دشوار می‌شود.

خلاصه اینکه مشکل خشکی دریاچه اورمیه جدی است و با خشک شدن دریاچه اورمیه دیگر چیزی از اقلیم آذربایجان باقی نمی‌ماند که بشود آن را حفاظت و پاکسازی کرد و کلا مسئله زیست در این اقلیم ناممکن می‌شود .

من حتی در زمینه صرفه جویی در مصرف آب با کودکانی که هنرجویان من هستند صحبت می‌کنم تا این فرهنگ را از طریق آنها در میان خانواده ها گسترش دهم .

چون همانطور که در ابتدای بحث گفتم فرهنگ‌سازی باید از پایه و خردسالی شکل‌ بگیرد چون تاثیر بسیار ماندگار و خوبی دارد .

■سوال: همکاری سازمان محیط زیست، شهرداری و شورای شهر با شماچگونه است؟

☆اوایل تمام ملزومات پاکسازی را خودم تهیه می‌کردم

من در اوایل کار تمام ملزومات را خودم تهیه می‌کردم ، اعم از خرید کیسه زباله، دستکش، تهیه ماشین برای حمل زباله‌ها و سایر موارد اما در سال‌های اخیر از حمایت و مساعدت مسئولان محیط زیست برخوردار هستیم و حتی با قدردانی و دادن لوح تقدیر از طرف شورای شهر به این کار تشویق و ترغیب شده‌ایم .

من مخصوصا از حمایت محیط زیست اورمیه کمال تشکر را دارم و از طرف خود و اعضای انجمن رفتگران طبیعت آذربایجان غربی از همراهی صمیمانه محیط زیست استان سپاسگزاری می‌کنم.

■سخن آخر

☆موقعیت اقلیمی آذربایجان دسترسی به طبیعت را آسان می‌کند

زندگی من تلفیقی ازطبیعت و موسیقی است اما می‌دانم که این برای همه مقدور نیست اما بنظرم با توجه به شرایط سخت معیشتی که باعث مشکلات روحی و روانی می‌شود و تفریح و سفر را برای شهروندان محدود می‌کند ، مانوس بودن با طبیعت تا هر حدی که امکانات افرد اجازه بدهد می‌تواند جایگزین تفریحات پرهزینه شود و حتی بر صفا زندگی و صمیمت خانواده بیفزاید .

خوشبختانه اقلیم آذربایجان غربی و اورمیه به شکلی هست که امکان دسترسی به طبیعت را آسان می کند و با طی مسافت کوتاهی می‌توان خود را به دامنه طبیعت و سرسبزی رساند.

من از شهروندان درخواست دارم و توصیه می‌کنم ارتباط خود را با طبیعت درحد ممکن حفظ کنند چون اگر مردم با طبیعت مانوس باشند و به دامان طبیعت پناه ببرند می توانند از آن انرژی و نشاط بگیرند و علاوه بر آن نمی‌تواند با دیدن طبیعتی که بوسیله زباله‌ها احاطه شده بی‌تفاوت بمانند و حتما به طور غریزی به پاکسازی محیط زیست خواهند پرداخت‌.

و این راهی است که باعث آرامش روان شهروندان خواهد شد و در کنار آن چهره طبیعت موطن و سرزمین‌مان زیباترخواهد شد.

با تشکر از گفتگوی صمیمانه استاد کورش اصلانی و وقتی که در اختیار مجموعه قارتال نیوز گذاشتند و آرزوی موفقیت برای ایشان و انجمن رفتگران طبیعت آذربایجان.

خبرنگار: فیروزه خاوه