آذربایجانین قیزیل آلماسی؛

سیب سرخ آذربایجان در دست چلاق مسئولان!

سال قبل، درست همین موقع‌ها بود که عیسی بزرگ‌زاده، سخنگوی صنعت آب در گفتگو با خبرگزاری ایسنا گفته بود: تولید سیب در حوضه آبریز دریاچه ‌اورمیه، افتخار نیست و پیشنهاد داده بود، روند استفاده از آب برای توسعه محصولات کشاورزی‌ غیرراهبردی در حوضه آبریز دریاچه اورمیه باید متوقف شود.

شیره را خورده و گفت شیرین است! یعنی ایشان هم شیره را خورده و فرموده بود شیرین ست !

به گزارش پایگاه خبری قارتال نیوز، البته باید اول از ایشان پرسید منظورشان از غیر راهبردی چیست و دوم اینکه با سعی برای درهم پیچیدن پرونده کشت و زراعت در اقلیم ذاتا کشاورزی آذربایجان، آیا نسخه‌ای هم برای امرار معاش در این استان که روی معدن طلا به خاک سیاه نشسته است و با فقر و فاقه گذران روزگار می‌نماید، دارند یا بقیه ماجرا به ایشان مربوط نمی‌شود؟!

همزمان با نوشتن این مطلب، متوجه خبری با تیتر« وضعیت دریاچه ارومیه؛ به عقب بازگشتیم» روی خروجی خبرگزاری خبرآنلاین رفته است، مبنی بر اینکه دولت آقای رئیسی در این ۳ سال هیچ کاری برای دریاچه اورمیه نکرد و آقای جهرمی ‌سخنگوی دولت سیزدهم که در سال ۱۴۰۱ اعلام کرد ما دریاچه را احیا می‌کنیم، باید پاسخ بدهد.

خبرآنلاین به نقل از عیسی کلانتری، رئیس اسبق سازمان حفاظت از محیط زیست و دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه ‌نوشته است: از تصمیمات دولت چهاردهم برای دریاچه، هیچ خبری ندارم، از آقای عارف که مسئول اجرایی دریاچه است، سئوال کنید.

وی افزوده است: دریاچه ارومیه الان رها شده و ما به ‌وضعیت سال ۱۳۹۸ برگشته‌ایم، در صورتی که روند به‌همین وضع ادامه یابد، به‌سال‌های ۹۲ و ۹۴ برمی‌گردیم که خدا نکند به‌ آن روز برگردیم.

کار آذربایجان به خشکاندن باغات و قتل درختان سیب رسیده است!

این از وضعیت دریاچه ارومیه که خشکانده شده و اکنون کار به خشکاندن باغات و درختان سیب رسیده است!

آیا کسی هست که تعهد بدهد و عهد خود را با قیمت جان‌ خود تضمین نماید که اگر در آذربایجان کاشت سیب و چغندر و یونجه را متوقف کنیم و حتی شیر گاوهای دامداران را با حذف کشت علوفه بخشکانیم و دامدار و دامداری را هم در آذربایجان غربی بمیرانیم ، دریاچه ارومیه را نمی‌کشند و نمی‌میرانند؟

تکلیف هفتاد و چند سدی که بر روی کام خشکیده دریاچه بسته‌اند چه می‌شود؟ آن میانگذر ناکارآمد و نالازم را که بارها کارشناسان بر سر تاثیر آن در خشکیدن دریاچه اورمیه تا قسم حضرت عباس پیش رفته‌اند چه می‌کنند؟!

 

قدمت دریاچه و باغات ارومیه از عهد آدم هست

قدمت دریاچه ارومیه و باغات آن بلکه از عهد آدم هست ، چرا مسئولان از خودشان نمی پرسند چگونه در چند صد سال گذشته دریاچه اورمیه و باغات آن ، هیچ مشکلی با هم نداشتند و اکنون دشمن خونی هم شده‌اند؟! این سناریو پردازی‌ها ، من را به یاد داستان سه گاو و شیر می‌اندازد.

شیر، شب و روز به فکر خوردن گاوها بود؛ ولی چون آنها سه گاو بودند، او جرات نمی‌کرد به سراغ‌شان برود. بالاخره روزی که گاو سفید از جمع دور بود ، شیر به گاو سیاه و قهوه‌ای گفت: رنگ این گاو سفید است و رنگ او همه را متوجه خود خواهد کرد و خانه امن ما به دست دشمن خواهد افتاد ، بهتر است من این گاو را بکشم … بالاخره هر دو گاو راضی شدند.

مدتی گذشت تا اینکه شیر، گاو قهوه‌ای را تنها دید. به سراغ او رفت و گفت: من و تو هم‌رنگیم، با هم برادریم؛ اما این گاو سیاه در میان ما غریبه است ، اگر تو اجازه بدهی، او را می‌کشم و هر دو با آرامش زندگی می‌کنیم . گاو قهوه‌ای، فریب خورد و گاو سیاه هم کشته شد. چند روز بعد شیر با خیال آسوده به سراغ گاو قهوه‌ای رفت و گفت: خوب حالا نوبت توست که کشته شوی. گاو قهوه‌ای با حسرت نگاهی به آسمان کرد و گفت: من همان روز کشته شدم که تو گاو سفید را کشتی.

حالا دریا و زراعت و صنعت و پتانسیل‌های مرزی آذربایجان و … را می کشند،

شیر کیست ؟! که البته بنظرم سهوی تعمدی اینجا هست چون با آن شیوه که در داستان گفته شد محتملا روباه یا شغالی بر خود نام شیر نهاده بوده …

 

ستاد مرگ صنعت و کشاورزی آذربایجان‌غربی

چندی قبل نادر قاضی‌پور نماینده سابق مردم اورمیه در مصاحبه اختصاصی با پایگاه خبری قارتال نیوز، با بیان اینکه ستاد احیای دریاچه‌ اورمیه، ستاد مرگ صنعت و کشاورزی آذربایجان‌غربی است، گفته بود: در سایه مصوبات ستاد احیای دریاچه ارومیه امکان توسعه کارخانجات استانی از بین رفته است زیرا کارخانجات استان برای توسعه و ایجاد فاز جدید ، نیاز به آب دارند که در سایه مصوبات ستاد احیای دریاچه اورمیه نمی‌توانند از آب مورد نیاز بهره‌مند شوند.

وی افزوده بود : برخی مسئولین به بهانه احیای دریاچه ارومیه مانع توسعه صنعت کشاورزی و صنعتی در استان شده‌اند که این بخشی از موانع بزرگ پیشرفت در استان به حساب می آید.

قاضی پور در خصوص کشت چغندر قند نیز متذکر شده بود: چغندر قند از جمله محصولات استراتژیک است، بنده ۱۱ سال پیش در دیدار با علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی وقت درخواست کردم واردات شکر خام در اختیار انجمن قند و شکر قرار بگیرد تا هم یارانه تولیدی چغندر را پرداخت کنند و هم شکر را نصف قیمت به بازار ایران عرضه کنند چرا که این امر موجب کوتاهی دست دلالان و آقازاده ها از  چرخه واردات شکر سفید به کشور شود.

سیب سرخ آذربایجان که اگر دست کفایتی بر آن بگردد مانند طلای سرخ است و دُر سیب سفید و یاقوت‌های انگور این سرزمین چه ثروت عظیمی می‌تواند باشد اگر قوانین خلق الساعه و قوانین ناقص الخلقه‌ای مثل وعده حذف عوارض صادرات تا تسهیل انتقال سیب که  حتی آن هم هرگز به درستی و کامل اجرا نمی‌شود و کارگروه‌های به اصطلاح ویژه و کارنابلدی که همه ساله برای حل مشکلات باغداران تشکیل می‌شود تا خبری از دپوی سیب در کنار جاده‌ها نباشد که هست و سیب الوان آذربایجان، رنگین تر از برگ‌های پاییز به دو طرف جاده‌ها می‌ریزد و کشاورز از شدت اندوه و حسرت ، دسترنج خود و خانواده‌اش را به آب می‌دهد تا به کمتر از بهای آب ، مفت، خر نکند .

و هنوز خبری از نتیجه بازدید هیات عراقی از توان تولیدی و صادراتی سیب در استان آذربایجان غربی در اردیبهشت همین امسال نیست و هزاران اما و اگر که در کار معیشت آذربایجان می‌آورند و گره در گره این استان مرزی مظلوم مغموم می‌افکنند گویا که می‌خواهند با این همه گره، قالی از تار فقر و پود پریشانی بر دار آذربایجان ببافند …

سیب آذربایجان خوب است به شدت هم خوب است آنقدر خوب است که گمان کنم همان سیبی است که رهزن آدم شد و بهای بهشت را داشت.

به مسئولان و متولیان امر پیشنهاد می‌کنم، این سیب را دریابید تا که دُر یابید و گرنه بس پشیمانی که از حاصل اوقات برید….

 

گزارش از فیروزه خاوه