چگونه در برابر جنگ روانی دشمن هوشیار باشیم؟ آگاهی ملی در سایه تحلیل واقع‌گرای تهدیدات اخیر آمریکا

در شرایطی که تهدیدات نظامی آمریکا علیه ایران بار دیگر به تیتر رسانه‌های غربی تبدیل شده، فهم دقیق تحولات و واقعیت‌های پشت پرده این فضاسازی‌ها، می‌تواند هم به حفظ آرامش جامعه کمک کند و هم سطح آگاهی عمومی را نسبت به تاکتیک‌های دشمن ارتقا دهد. این گزارش تلاش می‌کند چشم‌اندازی واقع‌بینانه و تحلیلی از اوضاع ارائه دهد.

به گزارش پایگاه خبری قارتال نیوز، در هفته‌های اخیر، بار دیگر شاهد تکرار تهدیدات نظامی از سوی مقامات آمریکایی علیه ایران بوده‌ایم. این بار، ضرب‌الاجلی که پیش‌تر دو روز اعلام شده بود، به دو هفته افزایش یافته است؛ موضوعی که در نگاه اول شاید تنش‌آفرین به‌نظر برسد، اما با نگاهی دقیق‌تر، می‌توان آن را بخشی از یک جنگ روانی بزرگ‌تر دانست که هدف آن، تأثیرگذاری بر ذهن و روان مردم ایران است، نه اقدام نظامی فوری.

نخست باید دانست که آمریکا همین حالا نیز، اگرچه با سلاح و ارتش در خاک ایران حضور ندارد، اما درگیر یک جنگ تمام‌عیار ترکیبی علیه کشور ماست؛ از تحریم‌های اقتصادی گرفته تا تحریک رسانه‌ای، جنگ سایبری و فشار دیپلماتیک. بنابراین، تهدید به جنگ مستقیم، تغییری بنیادی در ماهیت دشمنی‌ها ایجاد نمی‌کند، بلکه بیشتر تلاشی است برای ایجاد هراس عمومی.

واقعیت این است که دشمنان ایران، به‌ویژه رژیم صهیونیستی، در مقابله مستقیم با ایران ناتوان ظاهر شده‌اند. ناکامی‌های پی‌در‌پی این رژیم در میدان‌های مختلف باعث شده تا آمریکا بار دیگر به‌عنوان ناجی ظاهر شود. این موضوع، خود گویای آن است که در برابر مقاومت منطقه‌ای، حتی قدرتمندترین ارتش‌های جهان نیز دچار چالش هستند.

از سوی دیگر، تحلیل‌گران و افکار عمومی آگاه باید این موضوع را درک کنند که یکی از برگ‌های مهم ایران در صورت بروز درگیری، توانایی ایجاد اختلال در معابر حیاتی انرژی جهان است. تنگه هرمز و باب‌المندب، دو شاهراه حیاتی اقتصادی هستند که هرگونه درگیری در این مناطق، تبعاتی گسترده برای جهان و حتی اقتصاد آمریکا خواهد داشت. این مسئله نه یک تهدید، بلکه یک واقعیت ژئوپلیتیکی است که پیش از این نیز توسط کارشناسان غربی مورد تأکید قرار گرفته است.

شایسته است با یادآوری تجربیات سال‌های پایانی دفاع مقدس، زمانی که نیروهای ایرانی توانستند در خلیج فارس معادلات را بر هم بزنند، تصویر روشنی از توان فعلی کشور ترسیم شود. ایران امروز، به مراتب توانمندتر، مجهزتر و آماده‌تر از آن زمان است و توان دفاعی‌اش محدود به مرزهای جغرافیایی‌اش نیست.

تحلیل تبعات اقتصادی بسته شدن تنگه‌ها، چه برای آمریکا و چه برای کشورهای عربی وابسته به اقتصاد نفتی، یکی از موضوعاتی است که باید در فضای عمومی مورد توجه قرار گیرد. این آگاهی می‌تواند در برابر فضاسازی رسانه‌های خارجی، نگرش واقع‌گرایانه و اعتماد‌به‌نفس ملی را تقویت کند.

در کنار همه این موارد، شاید مهم‌ترین موضوع، درک این نکته باشد که ایران در صورت وقوع هرگونه تجاوز، پاسخ متقابل خود را محدود به منطقه نخواهد کرد. این یعنی دشمنان ما باید بدانند که امنیت آنان نیز در نقاط مختلف جهان در معرض تهدید قرار خواهد گرفت، و این حقیقتی است که هم‌اکنون در محاسبات استراتژیک قدرت‌های جهانی لحاظ می‌شود.

در نهایت، مرور سخنان پیشین تحلیل‌گران و مسئولان آمریکایی درباره خطرات ورود به یک درگیری مستقیم با ایران، خود بهترین سند برای مردم ماست که نشان می‌دهد آن‌سوی تهدیدات رسانه‌ای، تردید و هراس عمیقی در اردوگاه دشمن وجود دارد.

این آگاهی، نه برای ایجاد ترس یا جنگ‌طلبی، بلکه برای حفظ آرامش، تقویت وحدت ملی و افزایش توان تحلیل جامعه ضروری است. مردمی که با واقعیت‌ها آشنا هستند، نه با شایعه می‌هراسند و نه با تهدید، اعتماد خود را به آینده از دست می‌دهند.