آب ندارند به دریاچه اورمیه بدهند!

حال نزار دریاچه‌ی اورمیه هم نتوانست ما را بیدار کند و از تخیلات هزینه‌بر و کشنده و ویرانگر، رهایمان سازد.

به گزارش پایگاه خبری قارتال نیوز، آب نداریم به دریاچه ی اورمیه بدهیم.تلاش کردیم از رودخانه ی ارس آب بیاوریم اما ظاهرا آذربایجان و ارمنستان  اجازه چنین کاری را نمیدهد !!! امواتیزا رحمت…

آب دریای خزر را به استان های مرکزی و بخش های کویری رساندند. اما ۳۰ سال است که نتوانسته ایم آبی که در فواصل ۳۰۰ الی ۴۰۰ کیلومتری بستر دریاچه اورمیه قرار دارد را به دریاچه هدایت کنیم.

به راستی، این حجم عظیم آب دائمی را از کدام منبع می‌آورید؟که برای دریاچه ی طبیعیمان نتوانستیم بیاوریم؟

دریاچه ی اورمیه که به گفته یونسکو یکی از مهم‌ترین تالاب‌های جهان است، در حال نابودی قرار دارد. دیگر کار از سانتی متر و ذره ذره خشک شدن گذشته است.دریاچه ای که روزی جز ششمین دریاچه ی نمک دنیا بود؛اکنون در حالت خوشی قرار ندارد.البته چند ماهی بود که به لطف بارش های الهی شاهد پرآب شدن دریاچه اورمیه بودیم.اما بنا به گفته نماینده مجلس این استان؛نباید جوگیر شویم و هنوز فاصله ی خیلی زیادی برای رسیدن به تراز اکولوژیک و حتی احیا آن داریم.و این پرآبی صرفا موقتی است چراکه هیچ جریان ورود و خروج آبی به این دریاچه وجود ندارد،بنابراین وقتی تمام جریانات ورودی به این دریاچه مسدود شود بعد از اندک مدتی دریاچه روند خشک شدن پیش میگیرد.

چندین سال است که درباره خشکیدن پیکره های آبی بارها هشدار داده شد. ولی هیچکس به این موضوع اهمیت نداد…گفتیم اورمیه می خشکد و همه خندیدند.هر روز تیتر جدیدی در روزنامه ها و رسانه ها دیدیم:کاهش ۲۰ میلیارد مترمکعب آب دریاچه اورمیه- اعتبار ۴۰ هزار میلیارد ریال دریاچه اورمیه  به ۱۸ هزار میلیارد ریال کاهش یافت- کل بحران دریاچه اورمیه قابل حل نیست- آب خزر مناسب انتقال نیست و …. سناریویی که همچنان ادامه دارد.امروزه میلیون ها انسان در این منطقه با معضل بزرگی رودررو هستند.و به نوعی میتوان گفت که معاش بیش از ۱۵ میلیون انسان در خطر است. غبار نمک برخاسته یا بهتر بگیم :اگر بمب ۸ میلیارد تنی نمک که از بستر خشکیده دریاچه اورمیه بلند شودکشتزارها و باغ ها را تهدید می کند. به زودی بیماری های خطرناک و سرطان افزایش می یابد.بیمارهای جدید و تنگی نفس های صد البته کشنده عفونت های حاد دستگاه تنفس، آسم، عفونت های دستگاه فوقانی، انواع سرطان و بیماری های قلبی و عروقی عوارض ناشی از خشک شدن دریاچه اورمیه است.

علت کار را دقیقا نمیدانیم کجاست اما شاید مقصر این امر را مردم و نمایندگانی می‌دانیم  که برای تأمین نیازهای کشاورزی و خانگی آذربایجان بارها خواستار انتقال آب رودخانه‌هایی که به دریاچه اورمیه می‌ریزند به نقاط دیگر شده‌اند.

سدهایی که برخی از آنان بدون مطالعه ی و نیاز سنجی احداث شدند.مسیر رودخانه هایی که در نوع خود زیبایی را به استان ارمغان می آوردند بی دلیل مسدود شد.خلاصه تجربه ی بسیار تلخی خواهد شد.دریاچه ای که نماد کشور بود امروزه معاش ۱۵ میلیون  انسان و یا حتی بیشتر را تهدید میکند.تا چندین سال پیش زمزمه ها حاکی از این بود که اگر روزی نگین آذربایجان خشک شود شهرهای اطراف اورمیه در طعمه نمک خواهند افتاد اما امروزه نه تنها استان های مجاور بلکه تهدیدی جدی برای تمامی استان‌های نیمه شمالی و حتی شمال شرقی کشور شده است.

اما بحث های جنجالی چندیدن سال است که مسئولان را درگیر خود کرده است:

آب نداریم به دریاچه ی اورمیه بدهیم.تلاش کردیم از رودخانه ی ارس آب بیاوریم اما ظاهرا آذربایجان و ارمنستان  اجازه چنین کاری را نمیدهد  با این حساب و با توجه به اولویت های قانونی، آب ندارند که به دریاچه اورمیه بدهند. پارسال ۴۰ میلیون متر مکعب آب دادند، آن هم به صورت نمادین. اما چند روز بعد که آب را رها کردند تا به دریاچه برسد، مسوولان استانی گله کردند که مردم اجازه ندادند آب به دریاچه برسد…

بسیاری از مسئولان ملی هراز گاهی دیدگاه هایی را مطرح می کنند که طبیعت مقصر اصلی مشکل دریاچه    می باشد و تنها راه نجات دریاچه را بارش نزولات آسمانی می دانند و شرایط اقلیمی را عامل مرگ تدریجی دریاچه می شمارند. بله مسئولانی که میخواهند علت خشک شدن دریاچه ی اورمیه را به گردن طبیعت بیندازند…و مسئولانی بودن که بارش های چند ماه اخیر را به نام خود ثبت کردند و این پرآب شدن موقتی را حاصل فعالیت های ۸ ساله خود دانستند!به راستی که جای بسی تاسف است.

کویر خزر و دریای لوت…تیتر روزنامه های ملی چند سال پیش.کاری که خواستند و تحقق یافت.آب دریای خزر را به استان های مرکزی و بخش های کویری رساندند. اما ۲۰ سال است که نتوانسته ایم آبی که در فواصل ۳۰۰ الی ۴۰۰ کیلومتری بستر دریاچه اورمیه قرار دارد را به دریاچه هدایت کنیم.البته و صد البته میتوانستیم ولی نخواستیم.در این استان همچنان مسئولانی هستند که هنوز هم سنگ کردوانی را به سینه می زنند و همچنان معتقدند که هرچه زودتر این دریاچه را خشک کنیم یا تبدیل به فضای سبز کنیم.و برخی دیگر در فکر احداث دریاچه ای به عنوان نمادین در وسط شهر هستند. با کدام عقلِ محاسبه‌گر، به این نتیجه رسیدید  که به جای جان دادن یه یک دریاچه ی طبیعی آن را نابود کنیم و سپس هزینه ها کنیم تا  برای ایجاد دریاچه ی مصنوعی.!!! ! جالب است مسئولان که دیگر از احیای خود دریاچه نا امید شده اند به فکر ساختن نماد و ماکت آن هستند !انگار آقای قاضی پور هم دیگر با خشک شدن دریاچه کنار آمده است! به نظر برخی هموطنانم با این وضعیت بیکاری و اقتصادی که در آذربایجان حاکم است منطقه ی تجاری بیشتر به دردمان میخورد تا ایجاد دریاچه ی مصنوعی.

و در آخر:

حال نزار دریاچه‌ی اورمیه هم نتوانست ما را بیدار کند و از تخیلات هزینه‌ بر و کشنده و ویرانگر، رهایمان سازد.چیزی که کم ندارند .چه کم دارند مگر؟ یک جو انصاف. انصاف؟ بله. انصاف؛ برای پاسخ به این پرسش‌ها:

این حجم عظیم آب دائمی را از کدام منبع می‌آورید؟که برای دریاچه ی طبیعیمان نتوانستیم بیاوریم؟

فراموش نکنیم که نجات دریاچه اورمیه ، امروز یک وظیفه ملی است و فردا از آن به عنوان وظیفه ای تاریخی یاد خواهد شد که امیدواریم این گونه بنویسند که به این وظیفه عمل شد.ما از گذشتگان خود کویر تحویل نگرفته ایم که به فرزندان مان کویر تحویل دهیم.

امیدوارم دولت و مردم در کنار هم جان دوباره با کالبد رو به مرگ دریاچه اورمیه بدمند.

نویسنده: اکبر سعادت